دسته‌بندی نشده

علائم كمبود و سمیّت عناصر میکرو در گیاه

كمبود و سميت عناصر كم مصرف (میکرو) در خاك ­هاي مختلف دنيا وجود دارد . علائم كمبود عناصر كم نياز شامل رنگ هاي غيرعادی، شكل و اندازه غيرعادی بافت ­هاي گياه و كاهش سرعت فتوسنتز در برگ مي ­باشد. علائم اختصاصي كمبود درتمام قسمت ­هاي گياه ظاهر مي شود اما معمولاً تغيير رنگ برگ ها زودترظاهر مي شود. علائم كمبود عناصر آهن، بر، منگنز، روي و موليبدن كه در گياه تحرك كمي دارند ابتدا در برگ هاي بالايي يا نوك برگ ها ظاهر مي شود. علائم كمبود و سميت ممكن است با علائم خشكي، بيماري ، حشرات و خسارات ديگر اشتباه شود . تشخيص علائم نياز به تجربه و تجزیه دارد.
كودهاي عناصر كم نياز
منابع عناصركم مصرف ممكن است معدني، كلات ­هاي ساخته شده و يا كمپلكس­ هاي آلي طبيعي باشد. كاربرد عناصر كم مصرف در خاك مي­تواند قبل از كاشت به صورت نواري، پخش در سطح خاك آبیاری يا به صورت محلول پاشی گياهان درطول رشد رويشي به كار رود. كاربرد به صورت محلول پاشی براي برطرف كردن سريع كمبود شديد عناصر غذايي كم نياز در مراحل اوليه بروز کمبود استفاده مي شود و موقتاً مشكل را برطرف مي كند. كاربرد عناصر كم نياز به صورت محلول پاشی داراي اشكالاتي است.
اين اشكالات شامل:
 1- سرعت نفوذ كم در برگ هاي ضخيم
2- شسته شدن از سطح برگ به وسيله بارندگي
3- خشك شدن سريع محلول اسپري شده
4- انتقال محدود از محل جذب شده به قسمت هاي ديگر گياه
5- محدوديت مقدار استفاده شده كه غالباً كمتر از نياز گياه است
6- سوختن و صدمه ديدن برگ ها و میوه ­ها
توجه: برای رفع این اشکلات ضروری است از فرآورده­های خاص برای محلول پاشی و با غلظت مناسب معمولاً 1 تا 2 در هزار استفاده شود. محلول پاشی در ساعات اولیه صبح یا غروب و در دمای پایین تر از  25° C انجام پذیرد.
  آهن
كمبود آهن مشكل جهاني است و در تعدادي از محصولات وجود دارد. كمبود آهن نه تنها به دليل كمبود آهن درخاك، بلكه به دليل عوامل گياهي و خاكي است كه برآهن قابل استفاده تأثير دارند.
 در بيشتر خاك ­ها غلظت آهن كل محلول در ريزوسفر غالباً كمتر از مقدار مورد نياز براي رشد گياه است. زردي ناشي ازكمبود آهن مشكل جهاني است و مشكل اصلي در گياهان رشد كرده در خاك­هاي آهكي يا قليايي به دليل بالابودن واكنش خاك و كم بودن آهن قابل استفاده است. یون بي­كربنات، نيترات و عوامل محيطي بر كمبود آهن در گياهان تأثير دارند . كمبود آهن به دليل جلوگيري از ساخته شدن كلروفيل باعث زردي برگ هاي جوان مي شود. گياهاني كه معمولاًً دچار كمبود آهن مي شوند سيب، به، هلو، مركبات، انگور، سويا وگندم مي باشند.
علائم كمبود آهن و منيزيم تا حدودي شبيه به هم هستند، زيرا هر دو کمبود با عدم ساخت كلروفيل مشخص مي­شوند. ولي علامت كمبود آهن برخلاف كمبود منيزيم هميشه از برگ هاي جوان­تر شروع مي­شود . در اغلب گونه­ ها زردي در بين رگبرگ­ها است و رگبرگ­هاي سبز تيره در زمينه اي به رنگ روشن به چشم مي خورند. در گياهان با كمبود شديد آهن، جوان ترين برگ ها ممكن است كاملاً سفيد و عاري از كلروفيل شوند.
سميت آهن مشكل جدي در توليد محصول در خاك­ هاي ماندابي مي ­باشد. سميت آهن دومين عامل محدود كننده محصول در بر نجزارها مي­ باشد. حد بحراني سميت آهن در برگ­ ها 500 ppm (پانصد قسمت در میلیون) مي­ باشد و به عوامل ديگر از جمله مقدار عناصر غذايي ديگر بستگي دارد. علائم سميت آهن ظهور نقاط قهوه­اي بسيار كوچك برروي برگ مي­باشد كه به رنگ قهوه ­اي يكنواخت تبديل مي­ شود.
 روی          
كمبود روي در گياهان به صورت گسترده­اي در جهان وجود دارد. افزايش pH در اثر آهك دادن به خاک قابليت جذب روي را كاهش مي­دهد. مقدار بالاي رس و فسفر و دماي كم خاك كمبود روي را تشديد مي­كند. كمبود روي در خاك­هاي اسيدي هوا ديده و يا خاك­ هاي آهكي وجود دارد.
آشكارترين نشانه هاي كمبود روي در دو لپه­ اي­ ها، متوقف شدن رشد به علت كاهش فاصله ميان گره­ ها و كاهش بسيار زياد در اندازه برگ­ ها مي ­باشد. در شرايط شديد كمبود روي، قسمت­ هاي انتهايي ساقه ها مي ­ميرند. اين نشانه­ ها اغلب با بروز زردي برگ است. در غلات نظير سورگوم، نوارهاي زرد رنگ در راستاي رگبرگ اصلي و لكه­ هاي قرمز در برگ­ ها ديده مي­ شود. حساسيت گونه ­هاي گياهي به كمبود روي متفاوت است. گياهان ذرت، كتان و سيب نسبت به كمبود روي حساسيت بيشتري دارند. برعكس گندم، يونجه و لوبيا حساسيت كمتري نسبت به كمبود روي دارد.
مس                     
كمبود مس غالباً در گياهان رشد كرده در خاك هاي با مقدار كم مس (خاك هاي شني با شستشوي زياد) و خاك هايي با مقدار زيادي ماده آلي وجود دارد. حساسيت گونه هاي گياهي به كمبود مس متفاوت مي باشد. گندم، جو و اسفناج ازگياهان حساس، درحالي كه لوبيا حساسيت كمتري دارند. در درختان ميوه علائم كمبود مس، رشد كم، پيچيدگي برگ هاي جوان، قهوه­ اي شدن و از بين رفتن مريستم انتهايي و بيرنگ شدن برگ ­هاي جوان و يا سر شاخه ميري تابستاني مي باشد. در غلات كمبود ابتدا در نوك برگ ها در مرحله پنجه زدن ظاهرمي شود. هر چند ممكن است در موارد شديد حتي زودتر از اين زمان مشخص شود. برگ­ ها باريك و پيچيده و نوك آن­ها سفيد و رشد ميانگره ها كاهش مي يابد. در شرايط كمبود شديد خوشه تشكيل نمي شود. خصوصيت بارز كمبود مس در غلات علفي شدن گياه با برگ هاي سفيد پيچيده و كاهش در تشكيل خوشه است. اگر كمبود مس كمتر باشد ممكن است خوشه تشكيل شود ولي خوشه ها كاملاً رشد نمي كند و بخشي از آن ها عقيم خواهند ماند. در غلات افزايش ميزان پنجه زني و توليد ساقه هاي فرعي در دو لپه اي ها از نشانه ها ي ثانوي كمبود مس است كه به دليل از ميان رفتن نقش مريستم انتهايي به وجود مي آيد. پژمردگي برگ هاي جوان نيز از علايم كمبود مس است.
منگنز   
در گياهانی که در خاك هاي آلي، آهكي، قليايي، خاك هاي كمي اسيدي و خاك هاي شني رشد می کنند، كمبود منگنز وجود دارد. آهك دادن خاك هاي اسيدي مي تواند ايجاد كمبود منگنز كند . گونه هاي گياهي و ارقام مختلف حساسيت هاي متفاوتي به كمبود منگنز دارند. به عنوان مثال يونجه، گندم، سيب، گيلاس، مركبات و چغندرقند حساس درصورتي كه ذرت و جو به كمبود منگنز حساس نيستند.
علائم كمبود منگنز شبيه كمبود منيزيم است. زيرا در هر دو مورد زردي بين  برگ ها پديد مي آيد ولي برخلاف كمبودمنيزيم، نشانه هاي كمبود منگنز نخست دربرگ هاي جوان تر ظاهر مي شود. كمبود منگنز در دو لپه اي ها اغلب با نقاط كوچك زردرنگ روي برگ ها مشخص مي شوند. درصورتي كه در غلات لكه هاي خاكستري مايل به سبز در برگ هاي پايين در پايه برگ ها علامت كمبود منگنز است . اين عارضه لكه خاكستري ناميده مي شود. در حبوبات نشانه هاي كمبود منگنز بر روي لپه ها به نام لكه باتلاقي و در لوبيا به نام بذر شكاف دار مي باشد كه شامل ازميان رفتن رنگ، شكاف خوردن و بدشكلي دانه ها مي باشد.
احتمالاً در جهان سميت منگنز مشكل حادتري نسبت به كمبود منگنز مي باشد. مقاومت گياهان نسبت به سميت منگنزتحت تأثير ژنوتيپ گياهي، غلظت سيليسيم در خاك، دما، شدت نور و عمر برگ بستگي دارد. شرايطي كه باعث بالابردن مقدار منگنز در محلول خاك مي شود، مقادير بالاي منگنز كل، pH كمتر از 5/5، مقدار بالاي منگنز محلول نسبت به كلسيم، احيا منگنز در شرايط احيايي، تراكم خاك و زيادي آب در اثر آبياري و بارندگي مي باشد.  نشانه­ هاي سميت منگنز ظهور لكه هاي قهوه ­اي بر روي برگ هاي بالغ مي­باشد. اين علائم همراه با تغيير شكل برگ هاي جوان مي­باشد كه مشابه علامت كمبود كلسيم است. از ديگر علائم سميت منگنز افزايش در توليد شاخه ­هاي فرعي است.
بور
كمبود بُر در گیاهان رشد كرده در خاك­ هاي خشك و نيمه خشك و خاك­ هاي آهكي با بارندگي زياد، خاك ­هاي اسيدي با بافت سبك و خاك هاي با مواد آلي كم معمول است. در خاك هايي كه مقدار زيادي كمپوست شهري، لجن وکود زیستی دريافت كرده اند، بُور جمع می ­شود كه مي­ تواند ايجاد سميت كند. سميت بُور در محصولاتي كه با آب حاوي مقدار بالاي بُور آبياري مي­شوند به وجود مي آيد. غلظت بحراني سميت و كمبود بُر كم مي باشد. نشانه هاي كمبود بُور را در جوانه­ هاي انتهايي يا جوان ترين برگ ها مي توان ديد، كه غالباً رنگ خود را از دست مي دهند و ممكن است از بين بروند. ميان گره­ ها كوتاه تر هستند و به گياه ظاهر بوته مانند مي دهند. در كمبود شديدتر زردي ميان رگبرگ­ هاي برگ­ هاي بالغ و بدشكل شدن برگ ها ممكن است به وجود آيد. افزايش در قطر دمبرگ ها و ساقه ها معمول است . ريزش جوانه ها، گل ها و ميوه هاي در حال رشد نيز از نشانه هاي آشكار كمبود بُور است . علامت كمبود بُور در كرفس ترك خوردگي ساقه مي­ باشد. در اثر كمبود بُورسوختگي نوك برگ آشكار مي شود. در ريشه­ هاي ذخيره اي كرفس و چغندر قند نكروز بخش هاي در حال رشد باعث پوسيدگي دروني مي­ شود. در ميوه­ هاي با كمبود بُور نه تنها سرعت رشد كم مي ­شود، بلكه به دليل بدشكلي در سيب (چوب پنبه اي شدن درون ميوه سيب) و يا به وسيله كاهش نسبت گوشت ميوه به پوست (در مركبات) كيفيت محصول كاهش مي يابد. علامت عمومی (شاخص) سميت بُور در برگ ­هاي بالغ زرد شدن نوك يا حاشيه برگ­ ها يا هر دو و سوختگي برگ مي­ باشد.
مولیبدن       
كمبود موليبدن به طور گسترده در لگوم ­ها، ذرت و آفتابگردان رشد كرده در خاك هاي اسيدي كه مقادير بالايي از اكسيدها و هيدروكسيدهاي آهن دارند وجود دارد. در گياهان با كمبود موليبدن، علائم كمبود ازت، كاهش رشد و زردي در برگ هاي جوان معمول است. در دو لپه اي ها كاهش در اندازه و نامنظمي برگ معمول­ترين علامت مي ­باشد. در شرايط كمبود شديد كوتاه شدن فاصله ميان گره ها و زرد شدن برگ هاي جوان با علائم كمبود ازت متفاوت است. بودن غلظت هاي زياد اما غيرسمي موليبدن در گياهان براي توليد دانه سودمند است، اما ميزان آن در علوفه براي نشخواركنندگان خطرناك خواهد بود. غلظت موليبدن بيشتر از 5 تا 10 ميلي گرم در كيلوگرم وزن خشك علوفه باعث سميت موليبدن در حيوانات مي شود. موليبدن اضافي در رژيم غذايي در جذب و مصرف طبيعي مس اختلال ايجاد مي كند و باعث كمبود مس در حيوانات مي شود. در شرايطي كه سميت موليبدن وجود دارد، برگ ها بدشكل مي شوند و بافت هاي ساقه به علت تشكيل تركيبات موليبدوكاتكول در واكوئل ها به رنگ زرد طلايي در مي آيند. 
کلر
كمبود كلر در شرايط مزرعه براي نخل ، نيشكر، جو و گوجه فرنگي گزارش شده است. پژمرده شدن برگ ها به ويژه درحاشيه برگ ها علامت تيپيك كمبود كلر مي باشد . دركمبود شديد پيچش جوان ترين برگ ها و سپس چروك دارشدن وخشك شدن مشاهده مي شود. در درختان نخل كه نياز بالايي به كلر دارند علاوه بر پژمردگي و بلوغ پيش ازموعد، شكستگي برگ و ترك خوردن ساقه، نشانه­هاي شاخص كمبود كلر مي باشد.
در مقايسه با كمبود كلر، سميت كلر بيشتر وجود دارد و عامل محدود كننده رشد به ويژه در نواحي خشك و نيمه خشك مي­باشد. محصولات رشد كرده در خاك هاي شور غالبا دچارسميت كلر مي­شوند. علائم سميت كلر سوختگي نوك وحاشيه برگ ­ها مي­باشد.
بازگشت به لیست