کلسیم
مقدار كلسيم گياهان، بين 1/0 تا بيشتر از 5 درصد وزن خشك گياه است، كه به شرايط رشد، گونه گياه و اندام گياه بستگي دارد . كلسيم مورد نياز گياه براي رشد بهينه در تك لپه اي ها كمتر از دو لپهايها مي باشد. عامل ديگري كه تعيين كننده نياز كلسيم براي رشد بهينه مي باشد، غلظت كاتيونهاي ديگر در محلول خاك مي باشد. نياز كلسیم با افزايش غلظت فلزات سنگين، آلومينيم، سديم يا H+ افزايش مي يابد. پايين بودن مقدار كلسيم در ميوههاي تازه باعث زيانهاي مربوط به پيري سريع و آلودگي هاي قارچي ميشود. حتي افزايش مقدار كمي كلسيم در ميوه ها مي تواند دركاهش زيان هاي اقتصادي مربوط به انواع اختلالات انبارداري مانند پوسيدگيهاي قارچي مؤثر باشد. كمبود كلسيم با كاهشي كه در ميزان رشد بافتهاي مريستمي به وجود مي آيد، مشخص ميشود. نشانههاي كمبود را ميتوان ابتدا در نوك ساقههاي در حال رشد و جوان ترين برگ ها مشاهده كرد. اين قسمت ها تغيير شكل مي دهند وزرد مي شوند و در مراحل پيشترفته تر حاشيه برگ ها دچار سوختگي خواهد شد. بافت هاي متأثر از اين كمبود در اثرتحليل ديواره هاي سلول، نرم مي شوند.
در خاك ها كمبود مطلق كلسيم به ندرت روي مي دهد، زيرا اغلب خاك هاي معدني سرشار از كلسيم قابل جذب است .كمبود غيرمستقيم كلسيم كه در اثر عدم رسيدن مقدار كافي آن به ميوه و بافت هاي ذخيره اي ايجاد ميشود اختلالي است كه معمولاًً بيشتر مشاهده مي شود. 35 مورد از اين اختلالات در ميوهها و سبزي ها ذكر شده است. در سيب اين عارضه لكه تلخ ناميده مي شود و به صورتي است كه تمام سيب با نقاط قهوهاي سوخته كوچك پوشيده مي شود. اين عارضه در گوجه فرنگي و هندوانه سوختگي گلگاه ناميده مي شود. سوختگي انتهاي برگ هاي كاهو و سياه شدن بخش دروني كرفس نيز از علائم كمبود كلسيم است.
منیزیم
فرم قابل جذب منيزيم در گياه Mg+2 است. سرعت جذب آن ميتواند به وسيله كاتيون هاي ديگر نظير پتاسيم، آمونيوم، كلسيم، منگنز و يون هيدروژن كاهش يابد . بنابراين كمبود منيزيم ناشي از رقابت با كاتيون هاي ديگر به صورت گسترده اي وجود دارد.
در برگ هاي سبز نقش اصلي منيزيم به عنوان اتم مركزي مولكول كلروفيل است .درصدي از كل منيزيم كه به مولكول كلروفيل پيوند شده به فراهمی منیزم بستگي دارد. به عنوان مثال در گياه شبدر اين بخش از 6 درصد در برگهاي با فراهمی بالاي منيزيم تا 35 درصد در برگ هاي با كمبود منيزيم مي باشد.
نياز گياه به منيزيم براي رشد مطلوب گياه 35/0 – 15/0 درصد وزن خشك گياه در بخش هاي رويشي گیاه است. نشانههاي كمبود منيزيم در بين گونه هاي گياهي تفاوت ميكند. هر چند شباهت هايي نيز بين گونه هاي گياهي وجود دارد. منيزيم در گياه تحرك دارد و كمبود منيزيم هميشه از برگ هاي پيرتر شروع مي شود و سپس به برگ هاي جوان سرايت مي كند. در كمبود منيزيم رگبرگ ها زرد مي شوند ولي در موارد شديد اين نواحي سوخته مي شوند. برگ هايي كه از كمبود منيزيم رنج مي برند، سخت و شكننده هستند و برگ هاي فرعي پيچ برمي دارد.
برگهاي دچار كمبود منيزيم اغلب زودتر از موقع ميريزند. اين علائم ويژه تعداد زيادي از گياهان دولپهاي است . درتك لپه اي ها نشانه كمبود منيزيم تفاوت دارد .مانند دو لپه اي ها علائم كمبود از برگ هاي پيرتر شروع مي شود. درغلات در قاعده برگ غلات، ابتدا نقاط سبز تيره مشاهده مي شود كه در زمينه زرد روشن برگ مشخص است. در مراحل كمبود شديدتر، برگ ها بيشتر زرد و روي آنها لكه هاي نواري ظاهر مي شود. سوختگي مخصوصاً در نوك برگ روي مي دهد.
با توجه به نقش منيزيم در ساختن پروتئين، در برگهاي مبتلا به كمبود منيزيم، بخش ازت پروتئيني كاهش و ازت غيرپروتئيني افزايش مييابد. در گياهان با كمبود منيزيم مقدار نشاسته بافت هاي ذخيرهاي نظير غده هاي سيب زميني و همچنين وزن دانه غلات كاهش مييابد.
ناكافي بودن منيزيم در علوفه باعث بيماري Grass tetany در حيواناتي كه از علوفه تغذيه ميكنند ميشود. افزايش مقدار منيزيم در علوفه به وسيله كاربرد سولفات منيزيم و اکسید منیزیم روش مناسبي براي از بين بردن اين بيماري است.
گوگرد
مقدار گوگرد براي رشد مطلوب گياه بين 2/0 تا 5/0 درصد وزن خشك گياهان ميباشد در ميان خانواده گياهان نياز به گوگرد به ترتيب زير افزايش مي يابد:
خانواده گندميان > خانواده لگومينوز> خانواده شب بو
ميزان گوگرد در دانههاي گياهان خانواده هاي بالا نيز به همين ترتيب متغيراست. شبيه به كمبود ازت، در شرايط كمبود گوگرد، رشد ساقه بيش از رشد ريشه كاهش مييابد. به عنوان مثال در گوجه فرنگي، نسبت وزن خشك ساقه به ريشه از4/4 به 3 در گياهان با كمبود گوگرد مي رسد. در گياهان با كمبود گوگرد سطح برگ كاهش مي يابد، كه به دليل اندازه كوچك تر سلول ها و تعداد سلول هاي برگ مي باشد.
همچنين در گياهان با كمبود گوگرد مقدار كلروفيل كاهش مي يابد. در گياهان با كمبود گوگرد، جلوگيري از ساختن پروتئين همراه با انباشتگي ازت آلي و نيترات است .در گياهان با كمبود گوگرد ميزان سولفات بي اندازه كم و موقعي كه فراهمي سولفات براي رشد بهينه كافي باشد شديداً افزايش مييابد. بنابراين مقدار سولفات گياهان شاخص حساس تري براي مشخص كردن وضعيت تغذيهاي گوگرد نسبت به مقدار كل گوگرد است .
جلوگيري از ساخته شدن كلروفيل در هنگام كمبود گوگرد، شبيه به كمبود ازت باعث زردي برگ ميشود. به هر حال تحرك گوگرد در گياهان كمتر از نيتروژن مي باشد و معمولاًً برگ هاي جوان به رنگ زرد كم رنگ در مي آيند و برگ هاي پيرتر سبز باقي مي مانند ولي در كمبود نیتروژن اين وضعيت برعكس است. در مورد نشانههاي كمبود تفاوتهاي زيادي وجود دارد، ولي علايم عمومي آن عبارت اند از رنگ پريدگي، گياهان با ساقههاي كوتاه وضعيف كه اين نشانهها با به كاربردن نيتروژن از بين نمیرود.